پرستار وظیفه شناس آبادانی:
 
پرستاران فردا
 
 
شنبه 4 آبان 1392برچسب:, :: 15:21 ::  نويسنده : mehdi

گوشی را که عوض کردم، فریاد زدم قلبش می زند

عصمت سلیمانی، پرستار وظیفه شناس آبادانی که با وجود بارداری و داشتن فرزند یکساله، 4 سال اول جنگ تحمیلی در بیمارستان آبادان ماند تا جان هزاران رزمنده را نجات دهد، می گوید خاطراتش از آن روزها کتاب ارزشمندی می شود.

 

عصمت سلیمانی در گفت و گو با خبرنگار نظام  پرستاری با یادآوری دوران هشت سال دفاع مقدس گفت: به همین ماه مبارک قسم در شرایطی که آبادان در محاصره بود، مواد غذایی درست نمی رسید و برق قطع بود ما ماندیم و با صداقت و با دل و جان زحمت کشیدیم.

وی افزود: خاطرم هست وقتی زخمی ها را می آورند به دلیل قطعی برق و گرمی هوا با دشواری های بسیاری روبه رو بودیم به گونه ای که عرق مجروحان وقتی به زخم هایشان می رسید سوزش شدیدی را ایجاد می کرد و درد آنها را مضاعف می کرد. ما پرستاران علاوه بر انجام خدمات پرستاری مجبور بودیم با تکه ای مقوا هم شده بالای سر مجروحان بنشینیم و آنها را باد بزنیم تا عرق ناشی از گرما و برخورد آن با جراحت هایشان، درد این بند گان خدا را افزون نکند.

این پرستار فداکار، اضافه کرد: قطعی برق آسانسورها را از کار انداخته بود و ما مجبور بودیم با برانکاردهای دستی مجروحان را از پله ها بالا و پایین ببریم و این مسئله خود بر شدت مشقت های کاری پرستاران افزوده بود.

به دلیل بارداری مجبور بودم برای فرار از ترکش نیم خیز شوم

وی ادامه داد: وضعیت عجیبی بود از آنجا که توپخانه پشت بیمارستان طالقانی آبادان بود این ساختمان سه طبقه دائماً مثل گهواره تکان می خورد و خدمات رسانی در آن شرایط برای من که باردار هم بودم بسیار سخت بود به گونه ای که وقتی خمپاره ای می زدند و سوت خمپاره می آمد من به دلیل شرایط خاصم نمی توانستم روی زمین درازکش شوم و مجبور بودم به گوشه ای بروم و نیم خیز شوم.

سلیمانی گفت: این خاطرات تلخ و شیرین در دل جنگ به قدری برای بنده زنده است که اگر یک نویسنده ای پیدا شود و از خاطراتم کتابی تهیه کند مطمئنم کتابی مستند و جالب خواهد شد و امیدوارم بتوانم روزی تمام خاطراتم از آن روزها را در قالب یک کتاب برای آیندگان به امانت بگذارم.

وی افزود: بیمارستان ما 22 بهمن 1362 چنان زیر فشار حملات دشمن بود که خاطرم هست مجروحانی که رمق کمی برای جابه جایی داشتند برای در امان ماندن از ترکش ها مجبور می شدند خودشان را زیر تخت هایشان بیندازند . راهروهای بیمارستان طالقانی پر بود از ترکش و گل هایی که کنده شده بودند و به داخل ریخته بودند.

این پرستار دفاع مقدس اضافه کرد: خاطرم هست که چهار عراقی هم که به اسارت گرفته شده و مجروح بودند نیز در بیمارستان ما تحت مداوا بودند از این همه حملات پی در پی عراق به تنگ آمده و وحشت زده شده بودند.

لرزش دستانم توان بردن یک قاشق پر به دهانم را از من گرفته

وی افزود: یادگارهایی هم از آن زمان در جان و بدن من مانده است که از آن جمله می توانم به کم شنوایی ام بر اثر صداهایی مهیب  خمپاره ها اشاره کنم. من زمانی سخت ترین اقدامات پرستاری و مراقبت ها را با دستمانم به صورت ماهرانه ای انجام می دادم اما الان به دلیل لرزش شدید دستانم از بردن یک قاشق پر از غذا به طرف دهانم قاصرم.

وی که از سال 88 بازنشسته شده است، افزود: بنده 4 سال و 4 ماه و 13 روز در جنگ بودم و خاطرات تلخ و شیرین زیادی را از آن زمان دارم. خاطرم می آید که 28 شهریور 59 پدر شوهرم در اصفهان فوت شد و بیمارستان آماده باش بود و به من برای حضور در مراسم تدفین مرخصی نمی دادند اما بالاخره توانستم با کسب اجازه از دادگاه انقلاب در مراسم سوگواری پدر شوهرم در اصفهان حضور یابم.

سلیمانی اضافه کرد: وقتی مراسم تمام شد و ما قصد برگشتن به آبادان را داشتیم از رادیو شنیدیم که در آبادان حمله هوایی شروع شده و مردم در حال تخلیه شهر هستند، تمام فامیل مصرانه خواستار ماندن ما بودند اما من گوشم بدهکار نبود و بر این باور بودم که امروز بیش از همیشه به وجود ما نیاز است به همین دلیل کودک یکساله ام را به فامیل سپردم و به همراه همسرم عازم آبادان شدم.

وی افزود: زمانی را که به آبادان رسیدیم هیچگاه از یاد نمی برم آسمان آّبادان را دود سیاه گرفته بود. مردم ساک و چمدان بسته کنار جاده ها ایستاده بودند تا با ماشین های عبوری شهر را ترک کنند اما ماندم و تا سال 64 بی وقفه و با دل و جان همدوش تمام کسانی که از جان و مال خود گذشته بودند و ایثارگرانه از مرز و بوم خود دفاع می کردند، به مجروحان جنگ امداد رسانی کردم.

این پرستار ادامه داد: بالاخره سال 64 همزمان با به مدرسه رفتن دخترم مأمور به خدمت شدم و با کلی خاطره از روزهای ایثار و شهادت به اصفهان آمدم و کنار فرزند خود ماندم.

وی افزود: ما امثال آقای فولادی که تا یک قدمی سردخانه رفتند و بازگشتند کم نداشتیم. چون مجروحان به دلیل خونریزی شدید دیگر قدرت تکلم خود را از دست می دادند و نبض آنها به قدری ضعیف می شد که به سختی قابل تشخیص بود. به خدا بنده جزئیاتی که آقای فولادی در برنامه ماه عسل مطرح کرد را کاملاً از خاطر برده بودم و وقتی او تعریف می کرد تازه تمام آن صحنه ها برایم تداعی شد.

فریاد شوق پرستار از زنده بودن یک شهید

وی ادامه داد: خاطرم هست که او را آماده کرده بودند که به سردخانه ببرند و حتی روی صورت او را به عنوان شهید کشیده بودند اما به یکباره بنده از همکارانم گوشی جدیدی خواستم تا بار دیگر و با گوشی دیگری وضعیت ایشان را چک کنم و به خواست خدا متوجه علایم حیاتی او که بسیار ضعیف شده بود، شدم و فریاد زدم که زنده است.

سلیمانی گفت: از این ماجراهای عجیب در آن روزها برای ما کم پیش نیامده ولی بنده و امثال بنده در ذهنمان  اسامی افراد به خاطر نداریم. شاید آن مجروحان ما را بشناسند و چهره من برای خیلی از آنها آشنا باشد ولی من بسیاری از آنها را به خاطر ندارم.

وی افزود: خدا را شکر می کنم که در این سالها به گونه ای به خلق خدا خدمت کرده ام که امروز راحت سرم را روی زمین می گذارم . هیچ وقت نسبت به مجروح یا بیماری که مددجوی من بوده بدخلقی نکرده ام و این را از افتخارات حرفه ای خود می دانم و از این بابت از خدا شاکرم.

این پرستار وظیفه شناس آبادانی با قدردانی از مسئولان سازمان نظام پرستاری به دلیل اهدای سفر حج عمره  گفت: در مورد هدیه ای که سازمان نظام پرستاری نیز به بنده اهدا کرده اند بسیار تشکر می کنم و واقعاً توقعی نداشتم زیرا تمام کسانی که در آن روزها در هر سمت و منصبی برای دفاع از کشور به میدان آمده بودند واقعاً خالصانه وارد میدان شده بودند و هیچ منتی بر کسی نیست.

پایان خبر



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پرستاران فردا و آدرس parastaranfardah.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



بازی آنلاین

بازی آنلاین بازی آنلاین

بازی آنلاین

تماس بامهدی حسین زاده


                    
 
 
 

کد تلوزیون انلاین